گروه ادبی بداهه

کلیه حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به گروه ادبی بداهه است.

استفاده از اشعار وبلاگ بدون ذکر منبع شرعاً حرام و قانوناً جرم می باشد.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
گروه ادبی بداهه ... صفحه ما در اینستاگرام 0bedahe0 ... برای دریافت برنامه جلسات شعر، کلمه بداهه را به 50002460650 ارسال نمایید

به روی نیزه نشستی به سان قرص قمر

دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۴۳ ق.ظ

به روی نیزه نشستی به سان قرص قمر
"زمین که لطف ندارد، از آسمان چه خبر"



تویی که زینت دوشی نبی اعظم را
تویی که جان و عزیزی به حضرت کوثر

چگونه شد که به خاک زمین کرب و بلا
فتاده ای تک و تنها بدون یک یاور

در این مسیر سراسر سکوت بود و سکوت
هزار حرف نگفته هزار رخم جگر

تمام زجر سفر سهل بود و قابل درک
بجز فتادنِ از نیزهء سرِ اصغر


تمام دشت شده پر ز عطر سیب تنت
تمام ریگ بیابان گرفته از تو اثر

هنوز میشود از چوب خیزران فهمید
که دشمنت چقدَر کینه دارد از حیدر

به زیر نیزه و شمشیر دشمنان آقا
چرا صدا زده ای از صمیم دل؛ مادر

برای کشتنت آخر چه نقشه ای دارند
فتاده کار گلویت به دست یک خنجر

وضربه ای زد و میخواست تا که سر ببرد
نشد... دوباره زد و باز ضربه ای دیگر

و بس که ضربه زده بر سر تو آن ملعون
نفس نمانده برایت... نفس بزن آخر...

به ضربهء دوازده رسیده شمر لعین
و زینب است که در این میان شده مضطر

درست مثل مدینه که پیش چشم پدر
رسید شعله ی اتش به چادر مادر

بریده راس تو را شمر و می دهد به سنان
و روی تل به نظاره نشسته یک خواهر

تنور پیر زنی خاستگاه طوفان شد
بعید نیست که خولی به پا کند محشر

مگر به پای تو دستش نمی رسد زینب
چرا گرفته سر ذوالجناح را در بر

کنار گودی مقتل نشسته مادر تو
نشسته منتظر یک مسافر دیگر

به پیش مادرتان سربلند میگردد
هر آنکه دیده کند در رسای این غم تر

و شیعه زنده به تو تا قیام یوم الدین
و اتش تو نمیرد به زیر خاکستر

کجا روم که نباشی شما بگو ارباب
منم و مملکت عشقتان و "این مفر"؟

اگر چه بال و پرم سوخت در غمت اقا
به روز حشر ندارم از این متاع بهتر

گرفت شعله ای آنسان که بال پر ها سوخت
به روی نیزه نشستی به سان قرص قمر




برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید.

  • ۹۲/۰۷/۲۲
  • گروه ادبی بداهه

نظرات  (۳)

  • ناصر دوستعلی
  • اعظم

    ویرایشش کنید!

    سلام
    :)
    والسلام
    پاسخ:
    سلام

    از تذکرتون ممنونم
  • عمران طالع زاده
  • هر چند همه شعرهایی که میزارین خیلی قشنگ هستن ، ولی بعضیاش مثل این بی نظیرند...
    با تشکر
  • زینب جهان تیغ
  • شعر فوق العاده بود عاااالی ایشالا قلم همه ی دوستان همیشه روان و نفسشان گرم...
    به نظر شما در بیت"به پیش مادرتان سربلند میگردد
    هر آنکه دیده کند در رسای این غم تر"

    رسا با ث نیست؟
    باعرض پوزش البته...
    پاسخ:
    فکر می کنم اینجا " رسا " به معنی بزرگی به کار برده شده

    البته "رثا " هم میشه استفاده کرد

    حق انتخاب برای شاعر بیت محفوظ است :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی