گروه ادبی بداهه

کلیه حقوق مادی و معنوی این وبلاگ متعلق به گروه ادبی بداهه است.

استفاده از اشعار وبلاگ بدون ذکر منبع شرعاً حرام و قانوناً جرم می باشد.

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
گروه ادبی بداهه ... صفحه ما در اینستاگرام 0bedahe0 ... برای دریافت برنامه جلسات شعر، کلمه بداهه را به 50002460650 ارسال نمایید

ساعـــت گـــذاشتــیم قــــرار عــروجـــمان
یک لحظه مانده بود که ساعت خراب شد

انگار روزگار نمی خواست " ما" شویم
وصلش برای من به حقیقت سراب شد

دیشب که استخاره زدم بهر کار خیر
گفتا نکن که مزد صوابت عذاب شد

تاب و توان هجر نگارم نداشتم
آه ای فلک! تمام خیالم بر آب شد

آب روان دیده من زد شرر به جان
آتش گرفتم و کلماتم شراب شد

من را چه حاجت است به مشاطه های شهر
مویم ز هجر تو به سفیدی خضاب شد

دنیا مقابل دل چشم انتظار من
هی تیره گشت تا که به رنگ غراب شد

از دست دادن تو، سپس خنده ی رقیب
عالم دوبار روی سر من خراب شد

حتی مسیر ساده و هموار و مستقیم
وقتی به من رسید پر از پیچ و تاب شد

حتی گدای بی سرو پای محلمان
دور و بر تو گشته و عالیجناب شد

این بوی سوختن ز کجا می رسد؟ نترس...
شاید دل من است که آخر کباب شد

آن آتشی که زد غم عشقت به جان من
این اشکهای دیده گمانم گلاب شد




برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید.

  • ۹۲/۰۷/۲۷
  • گروه ادبی بداهه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی