از عناوین جــهان نــوکــریــت ما را بس
از عناوین جــهان نــوکــریــت ما را بس
از چه باشم نگران، مادریت ما را بس
تا که ما را به قیامت برهاند از نار
یک نخ سوخته از روسریت ما را بس
تو چه خواهی شنوی از دهن نوکر خود
سایه ات بر سر ما ، سروریت ما را بس
چشم شیعه نشود خشک از این داغ عظیم
تا ابد ناله پشت دریت ما را بس
»هر کسی یاوری و پشت و پناهی دارد«
یک نگاه پسر آخریت ما را بس
تا بسازیم برای حسنت صحن و سرا
فرج گل پسر عسگریت ما را بس
این چنین است که مفتاح جهان در کف ماست
یک عنایت ز شَهِ خیبری ات ما را بس
مستی سینه زنی را به دو عالم ندهیم
یک پیاله ز می کوثریت ما را بس
کم بُوَد تا به قیامت به سروسینه زنیم
غصه ی صورت نیلوفری ات ما را بس
نبُود غم که دو عالم همه از ما برهند
ز همه اهل جهان، دلبری ات ما را بس
شیشه قلبم اگر میشکند باکی نیست
چون که این حرفه میناگری ات ما را بس
از فراوانی این دشمن فاجر چه هراس
صولت احمدی و حیدریت ما را بس
شیعه حیدر تویی و همگان شیعه تو
نور مصباح الهدی رهبریت ما را بس
برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید.
- ۹۲/۰۵/۰۵