سودا زده ی طره ی جانانه ی یاریم
سودا زده ی طره ی جانانه ی یاریم
ما خاک نشینان در خانه ی یاریم
باک از شرری نیست که پروانه یاریم
دیوانه ی دیوانه ی دیوانه ی یاریم
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
ما عبد و غلام پسر بوالحسن هستیم
تنها نه محرم! همه دم در محن هستیم
در داغ فراقش چو اویس قرن هستیم
کوری همه طعنه زنان لطمه زن هستیم
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
ما گریه کنان حرم آل عباییم
ما سینه زنان پسر شیر خداییم
ما لطمه زن روضه ذبح ز قفاییم
عمریست سگ کوی علی مرتضاییم
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
هر دم به سلام پسر بوالحسن هستیم
نوکر به خدام پسر بوالحسن هستیم
عاشق به مرام پسر بوالحسن هستیم
محتاج قیام پسر بوالحسن هستیم
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
حساس حسین(ع) است که چشمم پر اشک است
خشکیده لبانم، دلم در پی "مشک" است
ای کرب و بلایی مداماً به تو رشک است
شش گوشه بدیدی و دلت خوش که نشکست
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
آنکس که دلش را نسپردست بداند
هم آنکه غم عشق نخوردست بداند
آنکس که نشد شیعه و مُردست بداند
هم آنکه ز دین بوی نبردست بداند
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
مارا بزن ای حرمله تاخیر میانداز
بر حنجر شش ماهه ولی تیر میانداز
بر گردن این قافله زنجیر میانداز
یارب دل دیوانه به تدبیر میانداز
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
ما گریه کن داغ یتیم حسن هستیم
در باغ حسین مست شمیم حسن هستیم
ما جیره خور خوان کریم حسن هستیم
دیوانه و شیدای قدیم حسن هستیم
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
"ما زنده به آنیم که آرام نگیریم"
ترسی به دل از غربت ایام نگیریم
جز از لب پیمانه تو کام نگیریم
عیب است که مجنون حسن نام نگیریم
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
دلسوختگان حرم کرب و بلاییم
شاهیم به عالم که در این خانه گداییم
سرمست ز میخانه صهبای ولاییم
زنجیرزنان پسر فاطمه ماییم
دیوانگی ما به کسی ربط ندارد!
برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید.
- ۹۲/۱۱/۲۳