جای تعجب نیست گر طبعم به راه است
چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۰۶ ق.ظ
جای تعجب نیست گر طبعم به راه است
آغوش تنگت با غزل هم خانواده ست
وقتی که لب وا می کنی می پاشم از هم
انگار لعلت با گسل هم خانواده است
من انتظار مرگ دارم بی تو هر روز
وقتی جدایی با اجل هم خانواده است
ما و وصال تو !!؟ چه رویایی!! ولی شکر
هجر تو با ما لا اقل هم خانواده است
هم تا ابد نام تو بر پیشانی ماست
هم داغ با ما از ازل هم خانواده است
گویا عسل را ریختی در کاسه ی شیر
چشم تو با شیر و عسل هم خانواده است
مشرک شدن را دوست دارم نازنینم
وقتی که زلفت با هبل هم خانواده است
من راحتم با چشم هایت، پس دل من
با مردمان این محل هم خانواده است
برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید.
- ۹۲/۰۷/۲۴