جیب خالى دارم و دفترچه هاى قسط هم
جیب خالى دارم و دفترچه هاى قسط هم
این همه ثروت خدا، یارانه میخواهم چه کار؟
مادرم میگفت هر کس روزی خود را خورد
غم شده روزی ما یارانه میخواهم چه کار؟
در کنار تو ندارم میل آب و نان دگر
تا که من دارم تو را یارانه میخواهم چه کار؟
راى دادم من به روحانى و دارم صد امید
اوست هست بینوا، یارانه میخواهم چه کار؟
بهر اخذ پول باید عزتت را بشکنی
این ذلالت تا کجا یارانه میخواهم چه کار؟
گفت بی یارانه می گردد هوا پاکیزه تر
این شما و این هوا یارانه میخواهم چه کار؟
گفت بی یارانه دردت را مداوا می کنم
گفتمش پس ده شفا یارانه میخواهم چه کار؟
گرچه می دانم که حرف تو نباشد صدق و راست
باز گویم این نوا یارانه می خوهم چه کار؟
بهر استقلال ما یک عده ای گشته شهید
عده ای بی دست و پا یارانه می خوهم چه کار؟
تو زبان در کام گیر و حرف بیهوده مزن
ختم کن این ماجرا یارانه می خواهم چه کار؟
داغِ نان آمد به جای نانِ داغ و رفت نفت
شهر پُر شد از گدا ، یارانه میخواهم چه کار ؟
دخل و خرج ما به همدیگر نمی خواند رفیق
باز می گویی چرا؟؟ یارانه می خواهم چکار
برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید
- ۹۳/۰۵/۱۸