شــاعر اگر مدام بگــوید علی علی
چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۲، ۰۱:۱۵ ق.ظ
شــاعر اگر مدام بگــوید علی علی
لکنت زبان شعر فراموش می شود
خورشید با تمام زوایای نور خود
وقت طلوع روی تو خاموش می شود
از دست شیعه ات به خدا هر چه میرسد
زهر ار بود به کام دلم نوش میشود
وقتی که روی منبر مسجد نشسته ای
عالم همه به خطبه تو گوش میشود
هرگز زره نبوده نیازت به وقت رزم
زیرا تو را دعای فاطمه تنپوش میشود
دیشب که حسن روی تو تشبیه ماه کرد
من مانده ام چطور؟..مگر روش می شود
اقا تمام زندگیم را سپرده ام
دست کسی که فاطمه بانوش می شود
با ذکر یا علی چو بر این سینه می زنم
بر سینه نام فاطمه منقوش می شود
دشمن بداند اینکه به وقت نماز هم
محراب شیعه طاق دو ابروش می شود
نازم به ضرب شصت علی بین کارزار
دشمن اگر که شیر بود موش می شود
حیدر اگر که هو بکشد لا اله را...
توحید سرشکسته و مخدوش می شود
برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید.
- ۹۲/۰۷/۲۴