عاقبت من را کند مجبور این بی رونقی
عاقبت من را کند مجبور این بی رونقی
تابلوی تعویض ادمین ها به بالا آورم
من برای یافتن ادمین در این قحط الرجال
دست یاری را به سوی دیجی کالا آورم!
گر نیابم بینتان ادمین کاری و درست
با "ظریف" ادمینه از گواتِمالا آورم!
آنقَدَر اندر بداهه خوانده ام اشعار خَز
آخر شبها اخیراً شعر بالا آورم!
این ادامین مسی آخر به درد ما نخورد
فکر دارم چند ادمین مطلا آورم!
تا بترسند از ادامین جمله اعضای گروه
ایده دارم چند ادمین هیولا آورم
تا کشش ایجاد گردد بهر ادمین های ما
باید انگاری دو سینی چای و کولا آورم
بس که شاعر کم شده در بین اعضای گروه
باید از چین حافظ و دیوان والا آورم
این جوان ها یک به یک ما را به میدان* برده اند
باید ادمین از کهن سالان دولا آورم
پرچمت بالا ،سرت پایین و طبعت کوکِ کوک
گر خلافش بشنوم انکار و کَلّا آورم
چون نماز جمعه فردا در مصلا شد تمام
چند ادمین مردِِ فعال از مصلا آورم
دکتر و استاد و عکاس اند ادمین ها ولی
باید این دفعه یکی ادمینِ مُلّا آورم
نیست دیواری به کوتاهی دیوارت ولی
من برایت ای بداهه شعر والا آورم
هر کسی از من بخواهد تا که ادمینش کنم
در جوابش بنده تا روز ابد لا آورم
پس بفرما لطف و از روی شکایت هی نگو:
" تابلوی تعویض ادمین ها به بالا آورم"
قصد کردم یک گروه از دوستان ادمین کنم
بینشان نام یکی با لفظ الّا آورم
نام نلسون را نوشتم روی کاغذ البته
مانده را اول نوشتم تا سپس لا آورم
مشکل از ادمین نبوده مشکل از آموزش است
باید از تیم مونیخ گو آر دیولا آورم
داد این آقای پپ یک برگه تعویض را
می روم من تابلوی تعویض بالا آورم
از برای حفظ جمعی این چنین فرهیخته
پشت هم من آیه های قل هو لا آورم
یک سفر باید روم تا چین و بعد از گردشی
یک بغل ادمین من از آن سوی دنیا آورم
این وسط این یک قلم را ما فقط کم داشتیم!
جنس جور است و نیازی نیست" ولّا " آورم
ادمین چینی گارانتی دارد و کم مصرف است
پس اجازه هست همراهم 2،3 تا آورم؟
بحث بالا ها کشیده قصد دارم تا که من
ادمین مد نظر را صبح فردا آورم
باشه حالا چون نشد ادمین چینی لااقل
ادمین خوش تیپ و خوش هیکل وَ زیبا آورم
برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید.
- ۹۲/۱۰/۰۹