مانند اسرائیل و یک باریکه ی غزه
جمعه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۲، ۰۱:۲۶ ق.ظ
یک قصه ی پر غصه ام ٬کاری ز شیوا بغض
فیلم حکایت های غم محصول سیما بغض
مانند اسرائیل و یک باریکه ی غزه
دارد تصرف می کند راه نفس را بغض
بر روی سنگ قبرم این را مینویسد اشک:
اینجاست قبر شاعری٬ فرزند صدها بغض
این رسم این دنیاست راه چاره ای هم نیست
بر روی ما میخندد و پشت سر ما بغض
با این همه دردی که بر روی دلم مانده
راهی دگر مانده برای قلبم الا بغض؟
بین دوراهیِ همیشه مانده ام اما
امروز گریه میکنم شاید که فردا بغض
چون مزه ی شیرین بیانم! خنده ام تلخ است
بد جور قاطی گشته اند این خنده ها با بغض
حال عجیبی بود بین ماندن و رفتن...
وقتی که احساس مرا می کرد حاشا بغض
باید که چالَش کرد زیر حسرت و اندوه
وقتی نمی آید به کار سینه حتی بغض
این گریه ها از دستشان کاری نمی آید
«دارد تصرف می کند راه نفس را بغض»
برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید.
- ۹۲/۰۶/۲۹