هنگام دعا دست به دامان دمشقیم
هنگام
دعا دست به دامان دمشقیم
چون
منتظر بارش باران دمشقیم
دنیا اگر
از گرگ شود پر چه هراس است
ماییم که
سگهای نگهبان دمشقیم
اسلام
شناسی به مسیری است که رفتیم
صد شکر
خدا را که مسلمان دمشقیم
دل جز به
هواداری لیلا نسپردیم
مجنون و
هواییِ بیابان دمشقیم
ما را چه
هراسی است ز فردای قیامت
تا دست
به دامان گدایان دمشقیم
از ظلمت
و تاریکی دنیا نهراسیم
دلداده ی
آن گنبد تابان دمشقیم
در منطق
ما دل گره خوردست به مشهد
دیوانه ی
بانوی خراسان دمشقیم
هر وقت
اشاره بکند حضرت آقا
با ارتش
خون راهی میدان دمشقیم
گویند که
دختر پدری میشود اغلب
ما دربه
در روضه ایوان دمشقیم
در روضه
اگر روزیِ ما اشک دو چشم است
روزی خور
از آن سفره احسان دمشقیم
هستیم
همه در به در روضه زینب
ما گریه
کن روضه رضوان دمشقیم
پیمانه
به دستیم چو خُم دست "عقیله" است
دیوانه و
"مستِ" مِی جوشان دمشقیم
این
پیرهن مشکی ما ارث شما بود
سرگشته و
حیران کریمان دمشقیم
برای
مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید
- ۹۳/۰۲/۲۵