گاهی هوای دل، از گریه هام تره
گاهی هوای دل، از گریه هام تره
یعنی بدون قرص، خوابم نمی بره
روی زمین سفت، بی بالش و تشک
احساس میکنم، اینجوری بهتره
با سختی زیاد هی غلت می خورم
فکرم مشوش است دل زار و مضطره
کابوس قبل خواب، هی ترس و دلهره
تصمیمهای تلخ، افکار مسخره
خاری درون چشم، آهی به روی لب
فریاد بیصدا، از عمق حنجره
هوهوی باد سرد، از لای پنجره
دور سرم همش، می گرده شب پره
این خاطرات تلخ، از روز های عشق
همبسترم شده، از سر نمی پره
روحم شکسته و قلبم نمیزنه
یاد تو از خودت، نا مهربون تره
داغ فراق تو ، نسبت به داغ مرگ؟
جای قیاس نیست، دهها برابره
بر روی تخت من یک سایه شد پدید
خیلی شبیه توست تصویر منظره
گلبرگ قرمزی ، مانده به یادگار
کل مشام من، از اون معطره
بختک به روی من، راه نفس برید
حرف من ولی ، هیشکس نمیخره
من از صمیم قلب، گویم چنین به تو
" از پیش من مرو " ، این حرف آخره
یک ماهه کامله فرق میون ما
من هشتم دی ام اون هشت اذره
یک شب وصال وبعد یک عمر با فراق
اون هرچقدبشه این صد برابره
از نیمه هم گذشت، این شام پر شرر
اما بدون قرص، خوابم نمیبره
برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید.
- ۹۲/۰۷/۰۶