جهان امروز با مکر و فریب و حیله آذین است
جهان امروز با مکر و فریب و حیله آذین است
شغالان ، روبهان، کفتارها را کفر آیین است
نباید انتظار نور در تاریکی شب داشت
ندارد راه ایمان در دلی که غرق در کینه است
اگر سیال چون رودی به جایی میرسی آخر
اگر مرداب باشی سهم تو همواره تمکین است
همانهایی که در ظاهر ندای دوستی دارند
ولی در سینه هاشان حتم دارم قلب چرکین است
اگر از صلح می گویند در هر جای این دنیا
چرا این روزها ساکت شدند و غزه غمگین است
مگر یک کودک معصوم جنگی با جهان دارد
که از خونش لباس مادرش امروز رنگین است
کبوترهای خان یونس،رفح، حیّ شجاعیه
اسیر پنجه های تیز کرکس ها و شاهین است
صدای شیون یک مادر دل خسته می آید
ولی گوش امیران عرب کر گشته ...سنگین است
جنابان ملل سرگرم بازی های پوشالی
شیوخ نفت هم سرهایشان در لاک و خورجین است
شنیده می شود از سمت شهر قدس این آواز
که آزادی فراخواهد رسید این رسم دیرین است
برای کسب این مقصود باید پایداری داشت
و در این راه حتی زخم و درد و مرگ شیرین است
برای مشاهده چگونگی شکل گیری شعر اینجا کلیک کنید
- ۹۳/۰۵/۱۷